فقر پنهان، درد مشترک کارمند و کارگر

وقتی درد را با وام درمان میکنند؛ فقر پنهان در خانوادههای کارمند و کارگر
در جامعهای که قیمت کالاهای اساسی روز به روز بالا میرود و دستمزدها با سرعتی کندتر از نرخ تورم رشد میکنند، طبقه کارگر و کارمند، دیگر نه تنها از رفاه فاصله گرفتهاند، بلکه برای تأمین حداقلهای زندگی نیز، به راهکارهایی اضطراری و موقتی پناه میبرند؛ مهمترین آنها، گرفتن وامهای کوچک، خرید اقساطی، قرضهای خرد و استفاده از چکهای مدتدار است. این یعنی “فقر پنهان” حالا چنان فراگیر شده که لباس رسمی بر تن دارد و در ادارهها و کارگاهها نشسته است.
کارمند و کارگر؛ دو مسیر یک زخم
در نگاه اول، شرایط یک کارمند رسمی با بیمه و مزایا، تفاوت زیادی با یک کارگر روزمزد یا قراردادی دارد. اما در باطن، هر دو گروه درگیر چالشهای اقتصادی مشابهیاند.
کارمندان با درآمد ثابت ولی محدود، اسیر اقساط بانکی، اجارهخانه، شهریه مدرسه فرزندان و هزینه درماناند.
کارگران نیز با درآمد ناپایدار، اغلب از حداقل دستمزد قانونی نیز کمتر دریافت میکنند، بیمهپردازی ناقص دارند و بسیاری بدون قرارداد رسمی کار میکنند.
وجه اشتراک هر دو گروه، چیزی است به نام سبک زندگی اجباری؛ زندگیای که نه بر اساس آرزو و خواست، بلکه بر مبنای بدهی، تورم، حذف، صرفهجویی و نگرانی ساخته شده است.
وامهایی برای بقا، نه رفاه
در گذشته، وام بانکی نشانهای از پیشرفت یا سرمایهگذاری بود. اما امروز، بسیاری از کارمندان و کارگران، ناچارند برای پرداخت اجاره، هزینههای درمانی، تعمیر خودرو، یا حتی خرید گوشت و پوشک بچه، به وامهای خرد و اضطراری پناه ببرند.
اقساط این وامها ماهبهماه از حقوقشان کسر میشود؛ بدون آنکه فرصت یا توانی برای پسانداز باقی بماند. چرخهای معیوب که نتیجهای جز فرسودگی مالی و روانی ندارد.
فقر پنهان؛ زخم بیصدا
کارگر یا کارمندی که با لباس مرتب سر کار میرود، ظاهرش چیزی از فقر نمیگوید. اما وقتی در خانهاش خبری از گوشت نیست، وقتی فرزندش به خاطر نداشتن تبلت از کلاس آنلاین عقب میماند، وقتی پول کرایه مهدکودک ندارد و بهجای رفتن به دندانپزشکی، مسکن میخورد، این همان فقر پنهانی است که چون فریاد نمیزند، دیده نمیشود.
تبعات نادیده گرفتن فقر پنهان
نادیده گرفتن این نوع از فقر، فقط یک مشکل فردی نیست؛ تبعات اجتماعی آن بسیار گستردهتر است:
- افزایش نارضایتی و ناامیدی در بدنه نیروی کار
- کاهش بهرهوری، فرسودگی شغلی و استعفای خاموش
- تضعیف نهاد خانواده و افزایش آسیبهای اجتماعی
- گرایش به مشاغل خاکستری یا مهاجرتهای پنهان
- بیاعتمادی به نظام اقتصادی و فرار نخبگان
- راهکارها؛ بازسازی اعتماد و معیشت
برای برونرفت از این بحران، اقدامات کوتاهمدت و بلندمدت لازم است:
- 1. افزایش واقعی دستمزدها بر اساس نرخ تورم واقعی، نه آمارهای اداری
- 2. افزایش شفافیت و عدالت در پرداخت وامها با کاهش بهره و سادهسازی ضمانتها
- 3. تقویت نظام حمایتهای اجتماعی مثل کارت خرید اعتباری، یارانههای هدفمند، خدمات درمانی رایگان برای خانوادههای کمدرآمد
- 4. کنترل قیمتها و نظارت بر بازار کالاهای اساسی
- 5. آموزش سواد مالی به خانوادهها برای مدیریت بدهی و کاهش فشار روانی ناشی از آن
- 6. تبدیل سیاستهای اضطراری به برنامههای پایدار رفاه شغلی
فقر پنهان، خطرناکتر از فقر آشکار است. چون دیده نمیشود، درمان هم نمیشود. وقتی میلیونها کارمند و کارگر در سکوت، زیر بار بدهی و اضطراب له میشوند، دیگر نمیتوان فقط با وعدههای روی کاغذ، از عدالت اجتماعی سخن گفت.
امروز نه وقت انکار، که زمان شنیدن و اقدام است. اصلاح سیاستهای معیشتی و حمایت از بدنهی مولد جامعه، نه یک لطف که یک ضرورت است؛ برای حفظ امنیت روانی جامعه، پایداری اقتصادی کشور، و امید به آینده.
🖋 منصور حیدرپور، مدیر مسئول پایگاه خبری شهر کریمان